• خطبه ها
  • در راه شام
مترجم : سید علی نقی فیض الاسلام

در راه شام

« 133»

(46) (و من كلام له (عليه ‏السلام)) عند عزمه على المسير إلى الشام‏ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ وَعْثَاءِ السَّفَرِ وَ كَآبَةِ الْمُنْقَلَبِ وَ سُوءِ الْمَنْظَرِ فِي الْأَهْلِ وَ الْمَالِ وَ الْوَلَدِ اللَّهُمَّ أَنْتَ الصَّاحِبُ فِي السَّفَرِ وَ أَنْتَ الْخَلِيفَةُ فِي الْأَهْلِ وَ لَا يَجْمَعُهُمَا غَيْرُكَ لِأَنَّ الْمُسْتَخْلَفَ لَا يَكُونُ مُسْتَصْحَباً وَ الْمُسْتَصْحَبَ لَا يَكُونُ مُسْتَخْلَفاً . و ابتداء هذا الكلام مروي عن رسول الله ((صلى ‏الله‏ عليه‏ و آله)) و قد قفاه أمير المؤمنين ((عليه ‏السلام)) بأبلغ كلام و تممه بأحسن تمام من قوله و لا يجمعهما غيرك إلى آخر الفصل.

 


ص133

 از سخنان آن حضرت عليه السّلام است هنگاميكه تصميم حركت بشام گرفته‏  (چون در نخيله كه اسم موضعى است در بيرون كوفه براى جنگ با معاويه، پاى مبارك در ركاب نهاد، اين دعاء را كه براى مسافرت و سپردن خواسته و خانواده به پناه خدا بهترين دعاء است خواند): (1) بار خدايا از مشقّت سفر و اندوه بازگشتن (كه بر اثر مرگ كسان يا تلف شدن مال پيش آيد) و بدى نگاه كردن (مردم) در اهل و مال و فرزند بتو پناه مى‏ برم، (2) بار خدايا تو در سفر همراه و در خانواده جانشين منى، و غير از تو كسى نيست كه بتواند در سفر همراه و در وطن جانشين باشد، زيرا هر كه (در وطن) جانشين باشد (در سفر) همراه نيست، و هر كه همراه باشد جانشين نيست (سيّد رضى فرمايد:) ابتداى اين كلام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت شده، و حضرت امير عليه السّلام در پى آن از و لا يجمعهما غيرك تا آخر فرمايش بليغترين سخن را فرموده و آنرا به بهترين وجهى تمام كرده است.